پزشک فیلمنامه کیست ؟
احسان آجورلو
ابراهیم گلستان در مستندی اشاره میکند : « الان در ایران آدمی که بلاهتوار فیلم درست میکند کم نیست، علاقه برای خوب فیلم درست کردن هم زیاده، چرا وقتی علاقه برای خوب فیلم درست کردن زیاده، آدم برای خوب فیلم درست کردن اِنقدر کمه؟ » به نظر این پرسش بسیار عمیق است، تفاوت فیلم خوب و فیلم بد چیست؟ چه مولفههایی فیلم خوب را از فیلم بد متمایز میکند؟ در بین این مولفهها کدوم دارای اهمیت بیشتری است؟ چرا همواره تاکید بر فیلمنامه خوب بیشتر از اجرا و کارگردانی خوب است؟ چرا زمانی که تصاویر یک فیلم بسیار چشم نواز است اما داستان جذابیت ندارد یا روند صحیحی را نمیپیماید مخاطب خسته میشود؟ چرا زمانی که نویسنده میخواهد و علاقه دارد یک داستان خوب را تعریف کند، نمیتواند؟ نخستین پاسخ میتواند این باشد که علاقه و استعداد به تنهایی کافی نیست و نیاز به تسلط به تکنیکهای داستان گویی دارد. اما آیا یک فیلمنامه نویس تکنیک داستانگویی نمیداند؟ بارها در کلاسهای فیلمنامه نویسی یا کتابهای فیلمنامه نویسی مشهور شنیده و خواندهایم که زمان نگارش فیلمنامه به اصول و قوانین فیلمنامه نویسی فکر نکنید و آنچه در ناخودآگاه دارید به روی کاغذ بیاورید و پس از اتمام نگارش بارها و بارها آن را بر مبنای اصول فیلمنامه نویسی بازنویسی کنید. حالا در ایران بازنویسی به معنا واقعی آن صورت میگیرد؟
غالبا فیلمنامهها در ایران در اصول ابتدایی داستانگویی دچار ضعف مفرط هستند. این ضعف ناشی از تعصب کورکورانه برای آنچه است که در نخستین مرتبه روی کاغذ به نگارش درآمده است. در این مرحله است که حضور پزشک فیلمنامه میتواند یک داستان معمولی را مرتبه خلاقانه برساند. چند سالی است که ابراز امیدواری میکنیم فیلمنامه نویسان از «پزشک فیلمنامه» که در ایران مشاور فیلمنامه خوانده میشود یاری بگیرند تا داستان فیلمنامه چند پله ارتقا پیدا کند. اما فیلمنامههای فیلمکوتاه یا جریان اصلی سینمای ایران همچنان بر همان مسیر سالهای گذشته خود حرکت کردند و چه بسا در برخی موارد از آن نیز عقب نشینی کردند. داستانهایی که برای مخاطب اهمیت پیدا نمیکردند، بلافاصله مسیر تکراری طرحوارههای مرسوم را به خود میگیرند و در بهترین حالت موفق نمیشوند پایانی درخور داشته باشند. اگر جدا از مسائل تکنیکی فیلمنامه نویسی نگاهی به سازوکار تولید یک اثر داشته باشیم به زمانی بسیار کوتاه میرسیم. زمانی که فیلمنامه نگارش میشود و بلافاصله به مرحله اجرا میرسد. این امر اجازه قوام یافتن و پخته شدن داستان را در بازنویسیهای مکرر نمیدهد. حضور پزشک فیلمنامه در جریان پس از نگارش فیلمنامه تا مرحله اجرا همان عنصری است که داستان را به باروری کامل خود خواهد رساند. اما پزشک فیلمنامه کیست؟ پزشک فیلمنامه یا در اصطلاح فارسی و ایرانی، مشاور فیلمنامه به نویسندهای اطلاق میشود که توسط یک پروژهی تولید سینمایی، تلویزیونی یا تئاتری به خدمت گرفته میشود تا متن موجود را بازنویسی و اصلاح نماید. این اصلاحات میتواند ابعاد مختلف یک اثر از جمله ساختار، شخصیت پردازی، دیالوگ، فضا سازی و حتی تم و عناصر دیگر را نیز شامل شود. این پزشکان یا مشاورین عموما به دلایل تجاری یا هنری کارشان را به صورت ناشناخته انجام میدهند و در بیشتر موارد نیز در مراحل پیش تولید کار به آنها رجوع میشود تا مسائل خاص مربوط به فیلمنامه ،که گروه در مورد آنها دچار چالش شده، را حل و فصل کنند. به عبارتی پزشک فیلمنامه مانند یک جراح فیلمنامه را تشریح میکند و جزییاتی که از نظر نویسنده مغفول مانده است را تقویت و عناصر زائد را برای بیان بهتر اندیشه فیلمنامه حذف میکند. امید که فیلمنامهنویسان به دور از هیجان برای فروش و تولید با سرعت آثارشان مشورتی با پزشکان فیلمنامه داشته باشند.