تفاوت بین استراتژی محتوا و بازاریابی محتوایی چیست؟؟
نظر شما چیست ایا این دو کلمه یکی هستند و یک کار را انجام میدهند؟؟
قطعا جواب شما هم نه است، این دو مورد کارهای یکسانی انجام نمیدهند به همین خاطر است که شما میتوانید برای هر محتوای غیربازاریابی استراتژی تعریف کنید، تعریف ساده تر و قابل لمس تر اینگونه میشود که اگر دو تیم فوتبال رئال مادرید و بارسلونا را در نظر بگیریم و رئال را تیم قوی تر از بارسلونا در نظر بگیریم و این دو در یک بازی رو در رو هم قرار بگیرند و زیدان سرمربی رئال تصمیم بر بازی هجومی بگیرد قاعدتا والورده سرمربی بارسلونا برای دفع این حمله مجبور به بازی تدافعی است این مثال به ما نشان میدهد که رئال برای سبک بازی بارسلونا تصمیمم میگیرد اما حالا اینکه بارسلونا به چه روشی تدافعی بازی کند به والورده وابسته است. در اینجا رئال استراتژی محتوای ماست و بارسلونا بازاریابی محتوا و سبک این بازاریابی است که حالا به چه صورت و به چه نحوی انجام بگیرد متفاوت است.
تعریف عملیاتی استراتژی محتوا به این صورت است که شامل راهنماها و مدیریت داخلی میشود که سبب میشود یک چشم انداز داشته باشیم( رئال مادرید و سبک بازی تهاجمی) و تعریف عملیاتی بازاریابی محتوا شامل تقویم تحریریه، ایجاد محتوا، گزینش محتوا، تبلیغ و ترویج محتوا و تکرار( تاکتیک و نحوه ی اجرا- سبک بازی تدافعی بارسلونا)
استراتژی بازاریابی محتوا که مجموع این دو تعریف عملیاتی است شامل چشم انداز، اهداف، دسترسی به مخاطبان ، سبک، ایده سازی و مدیریت خارجی میشود.
استراتژی محتوا به چشم انداز اهمیت می دهد در مورد جزییات و چرایی محتوایی که ایجاد خواهد شد و به تدریج در اختیار مشتری و بازدید کننده قرار میگیرد صحبت میکند این نوع استراتژی بر روی تمامی محتواهایی که مشتریان شما در معرض آن هستند تمرکز می کند.
هدف محتوای ما ایجاد ارتباط قابل اعتماد بین محصولات و خدمات شرکت و بازار است که در نهایت به خرید منجر می شود، بازاریابی محتوا در مورد ایجاد محتوایی است که افراد نه تنها آن را مورد استفاده قرار می دهند بلکه از آن در طول قیف فروش کمک می گیرند.
استراتژی بازاریابی محتوایی یا چشم انداز یک راهنماست که به هنگام بروز سوالاتی همچون ما چه کارهایی انجام می دهیم؟؟ یا چرا این کارها را دوباره انجام می دهیم؟؟ ایجاد میشود، استراتژی ما باید به اندازه ی کافی انعطاف پذیر باشد و با تغییرات شرکت،مخاطب و شرایط خود را وفق دهد و تغییر کند.
برای تعیین استراتژی محتوایی خود ابتدا مخاطبان خود را شناسایی و تعریف کنید و ببینید این دسته از مخاطبان چه نیازهایی دارند برای این تعریف مخاطبان به اطلاعات زیر احتیاج دارید:
۱- اطلاعات جمعیتی
۲- مخاطبان به غیر از سایت شما از چه سایت هایی بازدید میکنند؟؟
۳- آن ها از چه کانالی برای ارتباط با شما استفاده می کنند؟؟
۴- آنها به حرف چه کسانی گوش میدهند؟؟تاثیر گذاران صنعت خود را بشناسید
۵- نیاز های آن ها چیست؟؟
پس از نگارش استراتژی خود محتوای فعلی خود را بررسی کنید، ابتدا فهرستی از مطالبی که در حال حاضر دارید ایجاد نمایید برای این کار میتوانید از ابزار Screaming Frog برای به دست آوردن لیست کامل URLهای سایتتان استفاده کنید.
معیار های دسته بندی فهرست خود را بر اساس:
۱- موضوع محتوای شما برای فروش است یا آموزش در مورد چه موضوعی است؟؟ در مورد بازاریابی محتوایی ، رسانه های اجتماعی و… موضوعات خود را برای بازاریابی محتوا طبقه بندی کنید برای هر محتوا یکی یا دو طبقه بندی اختصاص دهید این موضوع به شما اجازه میدهد موضوعاتی که مخاطبان بیشتر از سایرین باآن تعامل دارند را پیدا کنید
۲- طول محتوا: ترجیح مخاطبان به متن های بلند یا متنهای کوتاهاست؟؟
۳-لحن: در این مرحله باید توصیف کننده هایی را داشته باشید تا بتوانید به کمک آن لحن محتوا را توصیف کنید.
۴- مرتبط بودن محتوا
۵- ماندگاری محتوا : برخی از محتواها برای همیشه ماندگار هستند(سبز) و برخی چنین نیستند بررسی کنید و ببینید کدام سبک محتوا برای کسب و کار شما بهتر است.
پس از جمع آوری این مطالب شما باید بسنجید و بررسی کنید که مخاطب شما به کدام بخش و دسته علاقه ی بیشتری دارند و تعاملی بیشتری با ان دسته برقرار کرده است و شما حالا براساس سلیقه و ذائقه ی مخاطب خود عمل کنید(به طور مثال استفاده از ترافیک میانگین هر طبقه برای سنجش و بدست آوردن بازخورد).
برای تولید مطالب جدید از یک نکته ی کلیدی به اسم معیار موفقیت استفاده کنید به این صورت که ما از انتشار این محتوا به هر شکلی انتظار چه بازخورد و موفقیتی را داریم به طور مثال افزایش بازدید، وایرالی شدن محتوای تولیدی، افزایش فروش و… یعنی به زبان ساده تر هر مطلب ما را از کجا به کجا میرساند.
نویسنده: علی لطفی